جدول جو
جدول جو

معنی آفتاب گردک - جستجوی لغت در جدول جو

آفتاب گردک
آفتاب پرست
آفتاب گردان، گیاهی با برگ های درشت و ساقۀ بلند و گل های سبدی زرد رنگ که میان آن ها تخم هایی شبیه تخم هندوانه قرار دارد و آن ها را تف می دهند و مغز آن را می خورند، روغن آن را نیز می گیرند و در پختن شیرینی و بعضی خوراک ها به کار می برند، گل آن همواره رو به آفتاب می گردد، آفتاب گردش، آفتاب گردک، آفتابگردان، روز گردان، روز گرد
تصویری از آفتاب گردک
تصویر آفتاب گردک
فرهنگ فارسی عمید
آفتاب گردک
(گَ دَ)
حرباء. آفتاب پرست. بوقلمون، گل آفتاب پرست، خبازی. پنیرک
لغت نامه دهخدا
آفتاب گردک
حربا بوقلمون آفتاب پرست آفتاب گردان آفتاب گردش، آفتاب پزست، آذریون آفتاب پرست، پنیرک خبازی آفتاب پرست
فرهنگ لغت هوشیار
آفتاب گردک
((گَ دَ))
جانوری است شبیه به مارمولک، از رده خزندگان با زبانی دراز که از آن برای شکار حشرات استفاده می کند، آفتاب پرست
تصویری از آفتاب گردک
تصویر آفتاب گردک
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آفتاب زرد
تصویر آفتاب زرد
نهایت پیری، نزدیکی زمان مرگ، برای مثال افتاد بر آفتاب گردم / نزدیک شد آفتاب زردم (نظامی۳ - ۴۴۸)، هنگام غروب آفتاب، نزدیک غروب که آفتاب رنگ پریده به نظر آید، ایوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آفتاب گردش
تصویر آفتاب گردش
آفتاب گردان، گیاهی با برگ های درشت و ساقۀ بلند و گل های سبدی زرد رنگ که میان آن ها تخم هایی شبیه تخم هندوانه قرار دارد و آن ها را تف می دهند و مغز آن را می خورند، روغن آن را نیز می گیرند و در پختن شیرینی و بعضی خوراک ها به کار می برند، گل آن همواره رو به آفتاب می گردد، آفتاب گردک، آفتابگردان، روز گردان، روز گردک، روز گرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آفتاب گردان
تصویر آفتاب گردان
آنچه برای جلوگیری از تابش آفتاب به بدن به کار ببرند مانند سایه بان و چتر،
تکۀ چرم یا پارچۀ ضخیم که آن را مانند لبۀ کلاه درست می کنند و در تابستان بالای پیشانی می بندند که آفتاب به چهره نتابد، لبۀ کلاه
گیاهی با برگ های درشت و ساقۀ بلند و گل های سبدی زرد رنگ که میان آن ها تخم هایی شبیه تخم هندوانه قرار دارد و آن ها را تف می دهند و مغز آن را می خورند، روغن آن را نیز می گیرند و در پختن شیرینی و بعضی خوراک ها به کار می برند، گل آن همواره رو به آفتاب می گردد، آفتابگردان، آفتاب گردش، روز گردان، روز گردک، آفتاب گردک، روز گرد
فرهنگ فارسی عمید
(زَ)
نزدیک غروب که رنگ آفتاب پریده نماید. اصیل. پس از نماز دیگر. پسین دور. ایوار: و پیش سلطان شد، آفتاب زرد. (چهارمقاله). جمله کارها فروگذاشت و فرخی را برنشاند و روی بامیر نهاد و آفتاب زرد پیش امیر آمد. (چهارمقاله).
- آفتاب زرد نزدیک شدن کسی را، مرگ او نزدیک رسیدن:
دور از تو گذشت روز عمرم
نزدیک شد آفتاب زردش.
خاقانی.
افتاد بر آفتاب گردم
نزدیک شد آفتاب زردم.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(گَ)
سایبان. چتر، لبه ای جدا که بر مقدم کلاه پیوستندی در سفرها تا آفتاب بر روی کمتر تابد، گلی که ساق آن بستبری دو ابهام و درازای آن ببالای آدمی و بیشتر رسد با برگهای بزرگ و مزغّب و گلی زرد و پهن و بزرگ چون صحنی خرد، وتخم آن را چون تخمه هندوانه سمچکی در گیلان تفت داده و مغز آن را خورند. تنوم. دوارالشمس، آفتاب پرست. حربا. روزگردک. (محمود بن عمر). بوقلمون
لغت نامه دهخدا
(گَ دِ)
حرباء
لغت نامه دهخدا
(دُ دَ)
شبکه ای که طفلان از نی بوریا ساخته و در آفتاب گذارند
لغت نامه دهخدا
(زَ)
آفتاب زرد
لغت نامه دهخدا
نزدیک غروب که آفتاب رنگ پریده نماید اصیل ایوار، زوال عمر نزدیک مرگ
فرهنگ لغت هوشیار
نزدیک غروب که آفتاب رنگ پریده نماید اصیل ایوار، زوال عمر نزدیک مرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آفتاب گردش
تصویر آفتاب گردش
حربا آفتاب گردان آفتاب گردک آفتاب پرست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آفتاب گردان
تصویر آفتاب گردان
((گَ))
سایبان، چتر، پارچه ضخیم یا لبه کلاه که جلو تابش آفتاب بر چهره را می گیرد، گیاهی از تیره مرکبان که تخم آن را تف داده یا روغن گیرند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آفتاب گردش
تصویر آفتاب گردش
((گَ دِ))
جانوری است شبیه به مارمولک، از رده خزندگان با زبانی دراز که از آن برای شکار حشرات استفاده می کند، آفتاب پرست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آفتاب زرد
تصویر آفتاب زرد
((زَ))
نزدیک غروب، پایان عمر، نزدیک مرگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آفتاب زردی
تصویر آفتاب زردی
((زَ))
نزدیک غروب، پایان عمر، نزدیک مرگ، آفتاب زرد
فرهنگ فارسی معین
چتر، سایبان، آفتاب پرست، آفتاب گردک
فرهنگ واژه مترادف متضاد
توضیح در باب اینکه گل مورد نظر این سیرین آفتابگردان باشد چندان مطمئن نیستیم اما دلیل اینکه همیشه گلها و میوه هایزرد را به بیماریتعبیر کرده است، احتمال میدهیم این مورد نیز که به، اردکون، آمده است، همان گل آفتابگردان باشد که به همان تعبیر در موقع خواب دیدن رنج و بیماریاست 1ـ دیدن دسته گل آفتاب گردان در خواب، نشانه اندوه است. 2ـ اگر خواب ببینید در مزرعه ایاز گلهایآفتابگردان راه میروید و آفتاب میتابد و پرندگان آواز میخوانند، نشانه آن است که شادمانیو سلامت دست در دست هم میدهند تا شما را سعادتمند کنند. 3ـ اگر گلهایآفتاب گردان را در فصلیببینید که این گلها در آن فصل رشد نمیکنند، علامت آن است که شر و بدیگریبان شما را میگیرد. محمد بن سیرین
فرهنگ جامع تعبیر خواب
آفتاب مار
فرهنگ گویش مازندرانی